سلام مهدی جان امید وارم که حالت خوب باشه چند وقته که دیگه نمیای بیا ببینیمت بعدش به من میگی مگه تو پسر خاله ی داش هادی خندان نیستی بابا تو که از من بد تری شعر که گذاشتی خیلی قشنگ بود امید وارم که همیشه بیاد سر قرار به من هم سر بزن
سلام.خیلی ممنون که به من سر میزنی.من خیلی سرم شلوغ شده ودیگه وقتی برای به روز کردن وبلاگم ندارم.نمیدونم کی میتونم دوباره بیام.ولی هر وقت به روز شدم خبرت میکنم.
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه خیلی جالب بود خوشحال میشم اسم وبلاگ شما هم در لیستم قرار گیره . اگه مایل باشی . منتظرت هستم به من سر بزن اگه واست مورد نداره من هم خوشحال میشم داخل لینک دوستان تو باشم
دچار یعنی عاشق . و فکر کن که چه تنهاست.. اگر که ماهی کوچک. دچارآبی دریای بیکران باشد سیبه وبت یخه غصه داشت ولی من میگم سرخه سرخ بود حالا چرا ابس رو نمیدونم! به ما هم به سر!
مهدی شکاری
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1383 ساعت 05:58 ب.ظ
سلام مهدی جان امید وارم که حالت خوب باشه چند وقته که دیگه نمیای بیا ببینیمت بعدش به من میگی مگه تو پسر خاله ی داش هادی خندان نیستی بابا تو که از من بد تری شعر که گذاشتی خیلی قشنگ بود امید وارم که همیشه بیاد سر قرار به من هم سر بزن
سلام دوست با وفا بابا بیا یه سری هم به ما بزن تو که اینقدر بی معرفت نبودی آخه حداقل جواب آفلاین هامو بده امیدوارم موفق باشی و سلامت
خوبه ولی بروز نیست
سلام.خیلی ممنون که به من سر میزنی.من خیلی سرم شلوغ شده ودیگه وقتی برای به روز کردن وبلاگم ندارم.نمیدونم کی میتونم دوباره بیام.ولی هر وقت به روز شدم خبرت میکنم.
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه خیلی جالب بود
خوشحال میشم اسم وبلاگ شما هم در لیستم قرار گیره . اگه مایل باشی . منتظرت هستم به من سر بزن
اگه واست مورد نداره من هم خوشحال میشم داخل لینک دوستان تو باشم
سلام دوست خوب بابا کجایی دیگه تحویل نمیگیری ما رو فراموش کردی؟
سلام. خوب بود .به من هم سر بزنید .منتظرم
دچار یعنی عاشق . و فکر کن که چه تنهاست.. اگر که ماهی کوچک. دچارآبی دریای بیکران باشد
سیبه وبت یخه غصه داشت ولی من میگم سرخه سرخ بود حالا چرا ابس رو نمیدونم!
به ما هم به سر!
در من چیزی سیلان میکند
.............
سلام مهدی جان من هم منتظر دیدن شما هستم تغییرات رو در مورد داش هادی دیدی یا نه اگه ندیدی حتما ببین خیلی جالب شده فعلا...
مْردی ؟
شاید //
در بگشایید //
شوع بیارید//
عود بسوزید //
پرده به یکسو زنید از رخ مهتاب //
شاید //
این از غبار راه رسیده//
آن سفری همنشین گم شده باشد//
بابا پس نمیای سر قرار . زیر پام علف سبز شد
چه زود تموم کردی...
سربزنی خوشحال میشم